فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 12 سال و 6 روز سن داره

❤ ღ ღ فاطمه دختر اردیبهشتღ ღ ❤

اولین روز های شهریور

1393/6/2 15:21
نویسنده : مامان فاطمه
162 بازدید
اشتراک گذاری

خانمی امروز صبح یک شنبه 2 شهریورکه با مامانی مشغول مخلوط کردن مواد دونات بودitalian chef emoticon و کلی با چنگال هم زد و خودشو خمیری و آردی کرد همین طور که نشسته بود گفت :یاافلفز afalfazبهش میگم چی میگی؟!خانومی میگه: بابا میگه یا افلفز ماشین بهت نزد(منظورش ابالفضله)

خودش میگه به خودش :عقلت خیلی کار میکنه(نمی دونم از کی یاد گرفته)

این روز ها میزنی زیر گریه البته خیلی سریع و خیلی هم جیغ میزنی ..و اینکه همین طوری بی مقدمه میگی میخام بخورمت و گاز میگیری

به استفراغ میگی استخا

اشتهات هم که مثه قبله بهتر نشده هر چند شربت زینکوویت رو از دیروز بهت میدم..به جاش آب خیلی میخوری،مامانی هم مجبور به خوردنت نمیکنه ....تومیوه ها هم هلو و هندوانه و طالبی و خربزه دوست داری و از انجیر خیلی بدت میاد و انگور هم گهگاهی البته اگه دونه بزرگ نداشته باشه..بلال هم دوست داری و البته هویج..راستی امروز که مامانی مشغول پوست کردن بادمجان بود و شما در حال کندن سر بادمجان و کمک به مامانی گفتی باجون(بادمجون) میخام که گفتم باید سرخ کنم شما که اصولا لجبازین گفتی میخام یه کم خوردی بعدش دراز میکش میگی دلم درد میکنه مامانی...من میگم چرا آخه؟ شما میگی بامجون خوردم

سوار سه چرخه هم هنوز بلد نیستی پا بزنی

 

 

این هم عکس از دونات من و دخملی داغه داغ..اون کوچیکه  رو برای فاطمه درست کردم که از خواب بیدار شد بخوره

ا

 

خانوم خانوما دیروز این موقع از مامانی خواست کل لباساشو از کمدش براش بیارم تا اونایی که دوست داره پرو کنه بعدباپوشیدن لباسی که زندایی از مکه براش آورده بود و یه کم هم بهش کوچولو شده بود  روی لباسهای توخونش خوابید بعد که بیدار شد کلی گرمش شده بود و عرق کرده بود.خدا رحم کرد برای خواب ژاکت وکاپشن   (به کاپشن هم ژاکت میگه)در آورده بود...وقتی هم بیدارشد میخاست همون جوری ببرمش پارک که راضیش کردم حداقل لباس زیرشو در بیارم..

 

پسندها (5)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

فاطمه & فائزه
2 شهریور 93 18:11
سلام نااازی خدا حفظش کنه به وبلاگ داداشی ما امین جون سربزنید خوشحال میشیم نظر فراموش نشه لطفا
مریم (مامان ثنا)
3 شهریور 93 4:09
سلام خوبی خاله جون عجب دونات خوشمزه ایی نوش جانت امان از دست این بچه ها فکر کنمم زمستان که هوا سرد میشه می خوام لباس تابستانه بپوشند ماشاالله
خاله سعیده
3 شهریور 93 9:01
ای خدا چقدر کمک کرده به مامانش
خاله سعیده
3 شهریور 93 9:02
ای خدا چقدر به مامانش کمک کرده
مامان گلشن
6 شهریور 93 10:25
میشا و کوشا
6 شهریور 93 17:50
روز دختر مبارک فاطمه جان
مامان گلشن
7 شهریور 93 12:49
آفرین به این فرشته