فاطمهفاطمه، تا این لحظه: 11 سال و 11 ماه و 22 روز سن داره

❤ ღ ღ فاطمه دختر اردیبهشتღ ღ ❤

کلمات و جملات فاطمه

1394/9/3 1:10
نویسنده : مامان فاطمه
476 بازدید
اشتراک گذاری

بندیدم=بستم/ کانتیتر=کامپیوتر/کشتید=کشت/مردید=مرد/حط سه=عطسه/سرفه میکنه میگه اس ت خا کردم/کندید=کند/نبسیدی،نبسیدم با کسره ن و ب=نوشتی،نوشتم البته گاهی اوقات نمی سیدی/نعنی=یعنی/گیگه=دیگه/چس=چتر/نشنبیدی(کسره ن اول و فتحه ن دوم )=نشنیدی/اشنبیدی=شنیدی/نشماریدم(کسره ن )=شمردم/ازخونه=آشپزخونه/نشخال=یخچال/نوشون بده=نشون بده/مزازب یا مزابب=مواظب/ سازیدی=ساختی/سر داش گذاشتی=سرجاش گذاشتی/میخاد معذرت خواهی کنه میگه مع زلت خالی/ببرد(ب کسره و ب دومی ضمه و ر ود ساکن )=ببر/دیتار با ت تشدید دار=گیتار/کنترد=کنترل/بیمستان=بیمارستان/لیز=لیس/بنپشیا بنبش=بنفش/میخاد بگه پاپیون دار میگه تیپ زده/به کوسن میگه کدو/دوزید=دوخت/میخاد بگه دلم میسوزه میگه دلم شور میزنه/ میگه مامان! یه بچه دارم کوچولو این قدر...  نگو/میگه مامان نظرت چیه موش و گربه ببینیم/چسر=چتر/نیچیدم=چیدم/فصله(با ضمه ف و کسره ص )=حوصله/فسین=حسبن/فلفلی=فرفری/سازیده=ساخته/میمردیم=می میریم/لواشکی=یواشکی/به شلیک کردن میگه تیریک/وان=وانت/ژشت=زشت/نیچید=چید/ساحت=ساعت/دوزیدم=دوختم/هم ریخته=به هم ریخته ،وسایل اتاق هم ریخته است/

راستی علاقه زیادی به حیوانات داره مخصوصا اسب و شتر و زرافه.خیلی دوست داره در نمایش ها گاو شاخ دار و یا شیر و ببر و یوز پلنگ بشه و دستاشو به حالت پنجه در میاره و با صورت اخم حمله میکنه و البته آستین لباسشو میاره رو دستش به حالت پای اسب و میگه من تارا هستم.حدودا از اول مهر میشه که خیلی خوب نقاشی میکشه از آدمو ابر و کوه و سبزه و خونه و هورشید و اسب و چن وقت یه شیر و زرافه و جوجه و دایناسورو خرگوش و قلب و بادکنک و خودش و بچه خاله و درخت و چن روزی هم گل آفتابگردان و حتی آنتن برای خونش و دیروز پستون برا عروسکش کشد و کیف .....به برنامه های شبکه پویا خیلی علاقه داره مخصوصا پاندیا کونگ فو کار و لاک پشت نینجا  که حتی ادای هر دوشون رو در می آورد.به برنامه تنیس بازو البته نقاش کوچولو و مینا واخیرا رامکال و خرگوشک ها و آتش نشان سام علاوه بر بره ناقلا و پلنگ صورتی و موش و گربه علاقه داره.وقتی پاش از پتو میزنه بیرون میگه مامان سوراخ شد.در برنامه تنیس اسم شخصیت ها رو هم بلده ازکومارو و کاپکاپیتان کارو و ایچیزه.وقتی از دستش نارادت میشم میگه مامان دلم برات میسوزه و بعد میگه مامان منو ببخش و بعد سوال میکنه منو دوست دالی؟از زبان انگلیسی هم دختر و پنیر و پسر و ماشین و گربه رو میدونه .البته به پنید میگه نون  و پنیر و منظورش از این پنیر سوراخ های کارتون موش و گربه است.از آمپل میترسه و از ترس آمپول زدن بابا غذا میخوره بیشتر اوقات.جدیدا هم باسفره و یا رو پشتی باغچه در اتاقش درست میکنه و سگ و کوسفند و مرغ های چوبی رو می ذاره و میگه مامان باغچمه. اینم بگم که به جمعشون وسایل و با سبک و سلیقه خاصی کنار هم چید نشون خیلی علاقه داره و نباید هیچ تماسی باهاشون داشته باشی در غیر این صورت شاکی میشه و خودش همه رو به هم میریزم و میگه مامان خرابش کردی و دوباره از اول به سبک دیگه ای میچینه.از وقتی که پاش شکسته دیگه برای روشن کردن چراغ ها صندلی یا بالش نمیزارم تا دستش به کلید برسه .خلاقیت به خرج داده وچن روزی هست با کنترل و البته حباب سازش کلید رو میزنه.کلید دستشویی و البته اتاقش

پسندها (2)

نظرات (1)

خاله سعیده
7 آذر 94 7:35
وای چه قدر کلمات بامزه 👱👱👱👱👱👱👄